.
صفحه اصلی
از این قلم
هنر موسیقایی
هنر تصویری
کشکول
۱۸ بهمن ۱۳۸۹
آن صدا
دیگر
نرمه ی ناباورآن صداست
که در گوشم
بارور می شود
دیگر
همه آن زیبایی آهنگ است
که شب
و
روز
در من حرف می زند.
دیگر
همه اوست
که سخن می گوید
و
من چیزی نمی گویم.
۷ بهمن ۱۳۸۹
؟؟؟؟
نــه درختی
نـــه سایه ای
نــــه خانـه ای
نــــه
همسایه ای
***
اگرپرسه های تو
نباشـد
چه درختی ؟
چه سایه ای؟
چه خانه
و
همسایه ای؟
تــــر ســـا ن
همیشه وضعیت قرمز
آژیر اضطراری بود
در چاردیواری
بی
اختیاری
***
همیشه سنگر
لنگربرمی داشت
ازترسِ تنگنا
و
تلنگر
***
چاردیواری
تله ی انفجاری
همیشه می لرزم
درخواب
و
دربیداری
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)